جدول جو
جدول جو

معنی کلاسه کردن - جستجوی لغت در جدول جو

کلاسه کردن
سامان دادن رده بندی کردن
تصویری از کلاسه کردن
تصویر کلاسه کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کلافه کردن
تصویر کلافه کردن
کنایه از کسی را مانند کلاف سردرگم کردن، گیج کردن، سرگشته ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلافه کردن
تصویر کلافه کردن
مانند کلافه سر در گم کردن گیج کردن: (از بس حرف زد مرا کلافه کرد)، سخت ناراحت کردن: (گرما کلافه اش کرده بود)
فرهنگ لغت هوشیار
به خواندن قطعه ای با صدای بلند و آهنگ توام با اطوار متناسب از بر خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلاصه کردن
تصویر خلاصه کردن
پالیدن ژاویدن هنگار تنیدن، کاستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلایه کردن
تصویر صلایه کردن
دارو یا چیزی دیگر را روی صلایه ساییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرانه کردن
تصویر کرانه کردن
به پایان رساندن، کنایه از منحرف شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صلایه کردن
تصویر صلایه کردن
ساییدن دارو یا چیز دیگر بر روی سنگ یا در هاون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلایه کردن
تصویر طلایه کردن
پیشقراولی کردن جلو داری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علاوه کردن
تصویر علاوه کردن
افزودن افزودن اضافه کردن، جمع کردن، جمع کردن، افزودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرایه کردن
تصویر کرایه کردن
سلاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرانه کردن
تصویر کرانه کردن
دوری کردن، دست کشیدن: (... از ظلم و جور و بیداد کرانه کردیم میخواهیم که این کار بر نهج قاعده دین و قانون اسلام بفرمان خلیفه باشد) (سلجوقنامه ظهیری)، گوشه گرفتن عزلت گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلاشی کردن
تصویر کلاشی کردن
ترفند زدن کلاه برداری کردن، می زدن مست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشاله کردن
تصویر کشاله کردن
خود را بسویی کشیدن بطرفی خزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کفاره کردن
تصویر کفاره کردن
انجام دادن عملی که بدان گناهان پاک شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلیاوه کردن
تصویر کلیاوه کردن
سرگشته کردن، گیج ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صلایه کردن
تصویر صلایه کردن
دارو یا هر چیز دیگر را بر روی سنگ یا در هاون کوبیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علاوه کردن
تصویر علاوه کردن
((~. کَ دَ))
اضافه کردن، افزودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشاله کردن
تصویر کشاله کردن
((~. کَ دَ))
خود را به سویی کشیدن، به طرفی خزیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علاوه کردن
تصویر علاوه کردن
افزودن، اضافه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خلاصه کردن
تصویر خلاصه کردن
Abridge, Abstract, Summarize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
сокращать , абстрагировать , суммировать
دیکشنری فارسی به روسی
kürzen, abstrahieren, zusammenfassen
دیکشنری فارسی به آلمانی
скорочувати , абстрагувати , підсумовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
skracać, abstrahować, podsumować
دیکشنری فارسی به لهستانی
abbreviare, astrarre, riassumere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
abréger, abstraire, résumer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
inkorten, abstraheren, samenvatten
دیکشنری فارسی به هلندی
ย่อ , นามธรรม , สรุป
دیکشنری فارسی به تایلندی
merangkum, mengabstraksi, meringkas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
يخصّر , يلخّص , يلخّص
دیکشنری فارسی به عربی
संक्षेप करना , सारांश करना , संक्षेप करना
دیکشنری فارسی به هندی